p.b.a پارسا ایمان آذری تهران رسیدن پیچشه واسه پیچک یه رقص ناب نه خط صاف خونه ی بی خونه راهه کی میگه چی اشتباهه؟ راه عاشق نگاهه همه چی رو به راهه . باید باشه تو حسابت حسابی موجودی تا بگن به حسابی موجودی آدما بینوان بی آهنگ تکراری . دستمه از این شیر کاکائو کوچیکا دارم فکر میکنم بیشتر از این از دنیا چی میخوام . من همون باد بدون زادگاهم که تو موهای بازت میرسه به آرامش . ریشه اعتصاب آب کرده بود شاید که فراموش کرده بود انتظار ساقه رو . زندگی بلنده یا کوتاه همینه که هست . قهر قهر تا روز قیامت ، همون ثانیه قیامت شد . بین این همه فوش و کوفت و زهر مار و درد یه لحظه صبر کن این دو دیقه رو بازی کنیم تو رو خدا یهو دیدی زنگ خورد . شد یا نشد من سعیمو کردم اگه نفی مون کردن تو دنیای منطق و اعداد گرفتم قلبمو دستم . هزار بار زد واقعه مارو ما بلند میشیم بار هزارم . دنبال چرایی نباش اصلا چون همیشه دلیل واسه جدایی هست مگه دلیلی بود از اول وقتی مادرا بچه ها رو میزاییدن؟ . حضورو از چشات میگیرن چشام حضورمونو از چشای من میگیرن چشات . باید با همه چی بسازی تا همه چی بسازی تا همه چی به سازی که میزنی برقصه . پشت این سوز باد تازیونه رو صورت کتک خورده ی این همه خونه پشت حق مردم شعار ناشیونه پشت این فراموشی های ماهی گونه پشت لب لال آرزوهای محال و هوا و خواب و خیالو پشت زاره لاله و لاله های زار پاره پشت شهر تحقیر برچسب تقدیر دستای بی تصمیم بی قدرت بی خلاقیت . رقصیدیم تو این جهان تنگ بنا شده . گفتی خوشیا ، از خیالات پری ها در نمیاد دو ریال ، میدونی طلا چنده؟ گفتم دوست دارم وقتی رفتم آهنگم از همه ضبطاتون پخش شه . یه روزی همه چی رو ول میکنم وسط خیابون شعر میخونم هر کی که گفت داره اشکالی میگم این منم یه خطای انسانی . یه زره بودی تو دلم حالا دلم واست یه زره شد . بیا برقصیم بیا برقصیم یار من جز همین رقصیدن کاری بلد نیستم . من زمستونم ناز میکنه تو ناز میخری برف شدم آب شدم دا حرف دلو بهت بگم تو بی آب تقدس که همه چی واسه فروشه من و تو خریدار تموم این اتفاقیم . تو اضطراب دست های پر آرامش دست ها خالی نیست . اینجا صورتا همو به نقاب لو میدن چشما دیدنو به خواب لو میدن ماهیا همو به قلاب لو میدن . لای درختا که به اره میگفتن تقدیر حرکت تو پوزخند بی ریشگی شد . زبونی که نگه قربان همون سریه که قربانیه ننه .