سهیل نفیسی - شب ها که می سوخت by Ema Di published on 2011-11-18T01:35:34Z Comment by Samira Sabz صبح میشه این شب.. 2023-04-05T04:35:43Z Comment by Aita Mokhtari خون شقایق 2021-03-09T20:36:22Z Comment by Hossein Zahedi بر شاخساران 2020-10-16T21:12:47Z Comment by atefeh شب ها که بودیم در غربت دشت ... 2020-10-07T17:02:20Z Comment by Masoud Ghalamakari 👏👏👏👏👏🙏 2020-05-27T22:32:44Z Comment by ♥ Artemis شب ها كه دريا، مي كوفت سر را بر سنگ ساحل، چون سوگواران؛ شبها كه ميخواند، آن مرغ دلتنگ، تنهاتر از ماه، بر شاخساران؛ شبها كه ميريخت، خون شقايق، از خنجر ماه، بر سبزهزاران؛ شب ها كه ميسوخت، چون اخگر سرخ در پاي آتش، دلهاي ياران؛ شبها كه بوديم، در غربت دشت بوي سحر را، چشم انتظاران؛ شب ها كه غمناك، با آتش دل، ره ميسپرديم، در زير باران؛ غمگينتر از ما، هرگز نميديد چشم ستاره، در روزگاران! اي صبح روشن! چشم و دل من روي خوشت را آئينهداران! بازآ كه پر كرد، چون خندهی صبح آفاق شب را، بانگ سواران! 2013-09-13T00:04:48Z Comment by ♥ Artemis ♥♥♥ 2013-09-12T23:59:17Z Comment by Jj Joor دوس دارم... 2013-07-06T08:43:22Z Comment by SEPANTA ARIYAEE زیبا 2013-05-31T21:52:50Z Comment by Zahra Monsef شب ها که دریا می کوفت سر را... 2013-02-10T11:55:20Z