Nimeh shab dar Paris - نیمه شب در پاریس ـ شعر و اجرا : مهرداد عارفانی by Mehrdad Arefani published on 2013-04-21T17:15:24Z کز می کنم گوشه ای آن ها می رقصند و من: هی توی ذهنم موهای طلایی را سیاه و کسی با من نمی رقصد تازه : اگر هم دعوتم کند بلد نیستم شتری می رقصم می خورم زمین آبرو ریزی است می فهمند دهاتی ام نه این که بلد نباشم نه عادت کرده ام روی لبه ی تیغ رقصم نمی گیرد این طوری عادت کرده ام شمالی باشم و کردی برقصم چیزی برای رقصیدن باشد به رقصم بیاورد با چسب دوقلو که نمی شود خودم را بچسبانم به اینها زور که نیست برای همین روی صندلی نشسته ام توی موبایل خبرها را می خوانم هوای تهران آلوده است تلخ توی پنجره ها دارد بیدار می شود قلبش تند می زند آسم دارد تنگی نفس گرفته باید بستری شود ـ دارو نیست توی هیچ بیمارستانی هم جا نمی شود O آبجو نه ودکا هم نه یک فنجان چای سفارش می دهم باغ ها روی سینی چرخ می زنند و بیرون از پنجره استخر لاهیجان توی برف منجمد شده اسم این دختر گیلانه است خودش نمی داند می گوید: سیلوو پله مقسی مادمازل قند را توی استکان می زنم می ریزم توی نعلبکی تاریک است کسی نمی بیند چه می کنم!!!!!! صدای موزیک : بنفشه گول بیرون بامو به یاد باوَر تی عَهده بخار پنجره اینجا ساعت یک ونیم آن جا چهار صبح برفی سنگین در پیاده رو نشسته می بارد هنوز تهران هم برفی ست ولی کافه ای ندارد فرانسوی که در آن بیایم وسط رقصی کنم که دخترها دعوایشان بشود گیس و گیس کشی زشت است ما آدم حسابی هستیم بلند شوم بروم موبایل را ببندم این جا دو و نیم تهران ساعت پنج می دانم از در که بیرون بروم استخر مثل یک پرده جمع می شود و صدای یخ ها و قوها را خواهم شنید دوباره در خیابانی هستم که ده سال پیرترم می کند برویم!!!!!!!! Genre Poetry Comment by vidamoazzami عاليه 2014-10-24T02:40:29Z Comment by vidamoazzami هواى تهران 2014-10-24T02:38:11Z