Koochneshin CouchNshine
Tehran
توضیحات فارسی در ادامه همین مطلب
As our emotions are variable and volatile, so are the songs in this album, roaming from style to style. Bonne écoute...
CouchNshine sorting by weight :
Arash Pajand Moghaddam: Drums
Hamzeh Yeganeh: Keyboard, Piano, VST
Siavash Emami: Lead Guitar (Tracks 4, 6 & 10), Slide Guitar (Track9)
Azarakhsh Farahani: Vocal, Guitar, VST, Bass (Tracks 1, 4, 9 & 12), Lyrics (Except for tracks 7, 9 & 11)
Hamoon Tehrani: Track13 (Except for lyric, vocals and vocals melody)
Arash Rastegarzadeh: Didgeridoo, first back vocal (track10)
Siavash Asadi: violin
Dara Daraee: Bass (Except for tracks 1, 4, 9, 10, 12&13)
Johannes koppel: saxophone
Bijan Moosavi: pad vocal (Tracks1, 2)
Negar Norad and Maral Mohammadi: Cello
Maziyar Khavajian: Bass tarck 10
Sara Naeini: Vocal (Track12), pad Vocal (Tracks 4,13)
Aida behan: Vocal (Track 3)
DelaramMostofi: lyric, vocals and vocals melody (Track9)
Last album menu:
1. Mashin (Car)
2. Dar bozorgrah (On a Highway)
3. Artiste shahir(Famous artist)
4. Bodo Hasan (Hasan run!)
5. Ensan va4onsore hayat(Human and 4 elements of the life)
6. Hamzeh changes
7. Dokhte bandar (Port’s Gal)
8. Mobile
9. Mobile2
10. Tariki (Darkness)
11. Ziarat (The visit)
12. De bodo Hasan (Hey! Hasan run!)
13. Bodo Hasan, bodo! (Run, Hasan run!)
Track11 lyric: Maestro Abbas Ghaderi
Tracks 7 lyrics: “Tm bax” (And main melody is from old classic tango music)
The band themselves recordisized this latest album /
mixoginated and masterificated by Mohamadreza Asghari at noise studios; not including tracks 8 and 9 (Mobile collection) which were mixonified by Farshad Hesami and last track which was mixociliated by Hamoon Tehrani.
Completion date : 2014
کوچنشینان آلبوم آخر به ترتیب وزن
:
:حمزه یگانه با یک درجه ترفیع در وزن کشی
/ پیانو ،کیبورد ، وی اس تی، تنظیم
آرش پژند مقدم: درامز / سیاوش امامی: لید گیتار در آهنگهای پنج،هفت و چهارده و اسلاید گیتار در آهنگ سیزده / آذرخش فراهانی : آواز و همخوان، گیتار، وی.اس.تی.تنظیم، باس گیتار (آهنگ 1، 5، 13 و 16) ترانه (به جز آهنگ 9، 10، 13 و 15) / هامون تهرانی : آهنگ 18(بجز ملودی، ترانه واجرای آواز) / آرش رستگارزاده : دیجیریدو هم خوان در آهنگ 14 / سیاوش اسدی : ویولن / دارا دارایی : باس گیتار (به جز آهنگ 1، 5، 13، 14،18 و 16) / یوهانس کوپل : ساکسیفون / بیژن موسوی: هم آوایی آهنگ 1 و 2 / نگار نوراد و مارال محمدی : ویولن سل / مازیار خواجیان : باس گیتار آهنگ 14 / سارا نائینی : آواز آهنگ 16، هم آوایی آهنگ 5 و18 / آیدا بهان : آواز آهنگ 4 / دلارام مستوفی : ملودی ، ترانه و اجرای آواز آهنگ 13
آهنگای آلبوم آخر :
1.ماشین
2 .در بزرگراه
3.آرتیست شهیر
4.بدو حسن!
5.انسان و چهار عنصر حیات
6.تسلسل(حمزه چنجز)
7.دخت بندر
8.موبایل
9.موبایل
10.تاریکی
11.زیارت
12.دِ بدو حسن!
13. بدو حسن بدو!
ترانه زیارت متعلقه به استاد عباس قادری .
ترانه دخت بندر متعلقه به گروه تی ام بکس و ملودی پایه این سونات،مال یه آهنگ تانگو کلاسیکه ( خارجم رفتیم )
آلبوم آخر رو خود کوچنشینان ضبط چپون کردن. فقط درامزشو هادی کیانی صدا گرفته / آذرخش با همراهی حمزه، محمدرضا (مرد میکس) و مهرداد اسماعیل پور، خامآوا ها رو ویرایش نمودهان (چی؟!) / میکس و مستر آلبومو، محمدرضا اصغری تو نویز استودیو استاد ساخت ؛ منهای آهنگ 8و9 (مجموعه موبایل) که فرشاد حسامی وآهنگ آخر که هامون تهرانی میکس الخطابشون کردن.
آخرین اتو کشی های آلبوم آخر ،اواخر سال 1392 ردیف شد
اگه از منظر مالی نمی تونین حمایتمون کنین می تونین از طریق لینک زیر آلبوم آخرو مجانی دانلود کنین.حلال خود و دوستاتون باشه و ایشاللاه حالشو ببرین
:
https://www.dropbox.com/sh/w9oqt7l5p47lwam/AADyQG_-jhEaReYuo3ae3gyWa?m=
ترانه ها
:
ماشین
املاکت یه توپ بود و یه عروسک ، احوالت خوب بود و خوش می گذشت ، تا یه روز پشت ویترین، دیدی ماشینی زرد . . . ماشینو خریدن برات و یه هفته تخت گاز ،گز می کردی اتوبان مستطیلِ حاشیه فرش رو ، قان قان توی اتوبان گرمِ پیچهاش، ریل قطاری کناره راه چشمات دید ، حال ماشینو می ندازی کنار ، لوکوموتیو می خوای ، بابا قطار داد ، باز سه چهار روز شادی و حال برات کوچیک شدن حاشیه های فرش و هواپیما می خوای ، قافل از اینکه ته اسباب بازیها هم تنها آن سوی ویترینها شاخن ، این سو یکماه زیبان فقط ، نه تا ابد . . . موبایل و پی اس فور ، سگا و اسنوبرد ، مدال شنا ، شاخ دبستان تو تیم بوکس ، دبیرستان البرز ، دانشگاه اکسفورد ، مدیر شرکت بوش ، مدل آخر پُرش ، تو خونه سنای خشک با داف ریز و درشت ، کک مشت مشت ، پولدار مشهور ، رئیس جمهور ، پرتاب موشک به فضاهای دور ، تا بنیان سلول ، دیواری از پول ، بازم بازم کمه واست ، بازم بازم کمه واست ، تا یک روز دمِ غروب ، مات و مبهوت که هر چیز داشتی بازم چیزی کم بود ، افتادی یاد کودکیت که یک توپ و عروسکی داراییت بود در مجموع ، در چشمان عروسک چیزی سو سو می زد عالیتر از قدرت و پول ، اون عروسک کو ؟ نکنه انداختن دور قبلاً ، لنگان جستی با عصا تا پستو ، شانست هنوز اون عروسک بود در قعر چوبین صندوق ، زانو زدی مجذوب روی اون خرگوش ، جست زدی از دنیا باز تو اون دو چشم سیاه ، اونجا باز بی هیچ … سفری بیگاه، زیبا، بی پایان … راستی بچه بودی یه توپ کوچیک هم داشتی ، هر چی خرتو پرتارو می گردی پیداش نیس ، می ری اسباب بازی فروشی که یکی جاش گیر بیاری ، یکهو پشت ویترین می ری تو بهر یه ماشین
آرتیست شهیر
بر اساس پا ورقی آرتیست شهیر از کتاب وق وق صحاب،نوشته صادق هدایت
یه آقا پشه ای با عاطفه و حساس،اما نیشش بدتر از نیش ساس درد داشت،خوش رقصیش می گرفت بعضی وقتها،می خواست زفت بندازه به سر افراد
از سر کین نیست، نیش زدنمو و ویز ویز ! می زاشتی کاشکی راستی راستی حسابی رفیق شیم ! خدا وکیلی هیچ چیز واسم مث توعزیز نیس ! پس بی تو ام بگو ویزویز ویز
یک شب مطالعه می کردم در بستر، به چشمش اومدمو اومد به سمتم که لبخند بزنم از نمایش و رقصش،بلکم بتونه جا بشه توقلبم،من هم از اونجا که خالیه اون مغزم و خستم ،نفهمیدم نیت اون بدبخترو اصلا از کارش خوشم نیومد بعد هم چند دفعه اومدم که بکوبم به فرقش و نقش بر زمینش کنم با کتابم،دستش از خلوتم بشورم و از تختم و عمدا جنگ رو ادامه دادم چند شب که خشمم بخوابه با دیدن نعشش،(پشه:)از سر کین نیست،(من:)هیس ! قلبش شکست از بی مهری من و رفت سمت حیاط همسایه که منبعی از مرگبارترین مالاریا تهش است و چندصد میکروب رو دزدید و صبر کرد که من تخت خوابم ببره و اومد سمتم ،به من زد زهر مالاریا و بعد هم رفت،از بختم چند دم در تب سرمست گشتم،بعدش شرم کم گشت
از سر کین نیست نیش زدنو ویز ویز،می زاشتی کاشکی راستی راستی حسابی ریفیق شیم!خدا وکیلی هیچ چی،واسم مث توعزیز نی ! پس بی تو ام بگو ویزویز ویز
اگه تحویل می گرفتم این آرتیست شهیر را،اسیر درد و رنج نمیرفتم از اینجا. جدی بگیر قدر دانی از آرتیست را ! همینجا می گم وگرنه می شوی پشیمان ! بر سنگ قبرم نوشته که رفتم چون آرتیست شهیر رو تحویل نگرفتم اصلا،پس هر کس نمیخواد دچار شه به دردم ،داشته باشه هوای آرتیستهای شهیر شهرم رو به مولا
می زاشتی کاشکی راستی راستی حسابی ریفیق شیم ! خدا وکیلی هیچ چیز،واسم مث تو عزیز نیس ! پس بی توام بگو ویز ویز ویز ! ویز ویز ویز ! ویز ویز ویز ! ویز ویز ویز
بدو حسن
از حسن می گم برات
اون خفن سارق بانک
به صد نحو پلیس رو قال گذاشت تو هر شهر سر راش
الحق رو دست نداشت
رعیت دور از بلاش
و کابوس شام تار هر سرگرد و صراف
اون تنهاست
همدستی نداره
هر سمتی که باشه پایه کاره
هر بانک
که دست روش بذاره
هر جور که باشه زاره کارش
وای به حالش
سر رات واز می شه هرچی قفل و دهن
آس و پاس می شه بانک و تو بدو حسن
بدو تو بغل شب ، بازم یه سفر خف
برو تا مرحله بعد و صبر کن مرد تا کاره تازه
درگیر یه سرقت از بانک
شد میخ یه دختر که چشاش
خورشیدو ماه رو قال می ذاشت
سوزناک چو شلاق
پاک یادش رفت کجاست
پاسبان نکبت هم باز
تفنگ کشید از ساق پاش ، جلد همچو جلاد
دختر.
داد زد که برگرد
حسن برگشتو زد تیر به مردک
فوراً
راحت و سرمست
پریدن و با سی جی شدن محو
جیم شدن از صحنه
سر رات وا می شه هر چی قفل و دهن
آس و پاس می شه بانک و تو بدو حسن
بدو تو بغل شب ، بازم یه سفر خف
حالا با ملکه ات
و مست شو مست با جام باده
و صبر کن مرد تا ماه کامل
اون تنهاست...
منگ از قرص خوابه
دختر رفته و خونش خرابه
پولهاش مفقود است و واسش
هر چی مونده چند بطری شرابه
بعض آبه
هاج و واج شدی واز مونده فقل و دهن
آس و پاس شدی باز ولی بدو حسن
بدو تو بغل شب
بازم یه سفر خف
برو تا مرحله بعد
و بزن آخرین برگ آست
چند سال گشت از بم تا رشت ، بندر تا مشهد متراژ کرد
دست آخر دختر را پیداش کرد
خوب چند ساعت دور از جایش چوب زد زاغش زوم کرد ، تا دست فرود آورد رو شونش و رگلاژ کرد
دختر
برگشتو کف کرد
سکوت مجدد چشم در چشم
حسن
جست زد و در بر گرفت دخترک را اشک کم کم
تر کرد چشمش رو
انسان وچهارعنصر حیات
آتش ! تاریکی رو از من دور کن ! گرم شد زیر و بَرَم شب روز شد
بترسون گرگ و جغد و نگه بون شو، من اون سلطان جنگلم شیر هم مظلوم شد
سنگ ! پرت شو سمت فرق سر اون مرغ ! یا تیز و عالمگیر کن سر چوب رو
شمشیر شو ! زنجیرشو !در خون کن ! هر قبیله قریبه مشکوک رو
هوی خاک ! خوراکمو در بطن زود رشد بدِه نه هر گیاه سبز هرز مسموم رو
آب ! خاک رو بشکاف غلامی مسئول شو ! مزروع پُر جان کن چاق کن ساق محصول رو
هوی ! آب حق ماست نه حق هر کور مُخ ! چون خدا خواست آب رو بستم به هر زور شد
وگر تو آب خواهی ساز قدرتم گوش کن ! نوش و سگ شو ! دشمنم رو از زرع دور کن
سگ ، سرباز شد .سرباز ارتش شد، سنگ فشنگ شد ، تانک و نفتکش شد
جنگل پارک شد ، ببر سرکش بز (شد)گروی هشتش نُه هشو مغزش قفل
بودای مغشوش ، عیسای مصلوب و ولوله ماشین کوکیهای لَرزون
ابزار سرکوب اقشار محروم ، سردارِ خندون سربازِ در خون
رود ! فرو برو تو موتور بخار و لوکوموتیوُ هُل بده چون شتر خمار
ریل و تونل و قطار ، جنگلُ بولوکه و خار کنه شاه انسانم نه خرس تپل تو غار
درخت! چوب رخت یا صندلی شو
گاو! وضع حمل کن و سوسیس بندری شو
شیرت بچه ات هم فر خورد و بستنی شد
چرمش کفش شد هر کس فکستنی شد
آتش ! روشن و گرم کرد ماشین رو . ماتحت زمین هم جنگل ماشین شد
تو چاه نفت فرو کردم شارژر فندکیم رو ، سهام و ارض ، راس مباحث فلسفی شد
قبارو سم رو هدیه کردم به سرزمین دورتا دور چون مخزنی سرب شده است نفس عمیق کن
لذیذ فرو بده تهفه های صنعتیم رو ! در این برزخ عزیز دون نهیب سروریم رو
بودای مغشوش ، عیسای مصلوب و ولوله ماشین کوکیهای لَرزون
ابزار سرکوب اقشار محروم ، سردارِ خندون سربازِ در خون
باد ! رام شو و چون اسب در زین شو ! هاورکرافت و سشوار، کایت شو !سرگرمی شو
هر وجب از این کُل رو بدهم سرسری پُست و تو اگر در این ملک بزی به من تعظیم کن
دشمن من ! هر پُخی هستی در زمین شو ! دفن شو در قعر خاک یا بستری شو
فقر و جنگ همه سمت و من در همین حول ، به خدا امر کنم نسل دشمنم ذلیل کن
خدایا ! لطفاً گلولم بخوره فرق سرش و پخش شه وسط جنگل خون و مغز خرَش
هر تن لشِ غیر همرنگ منه شَرّش کم شه نعششم درد سره
بودای مغشوش ، عیسای مصلوب و ولوله ماشین کوکیهای لَرزون
ابزار سرکوب اقشار محروم ، سردارِ خندون سربازِ در خون
سرمای مطلوب دردای سگ جون و استوار رویم مسیر صد ساله ،چند روز
برده پروری فارق از زور ، جانهای مظلوم
اجناس ارزون
تسلسل
(حمزه چنجز)
ننه: میگم نکنه خدایی نکرده تو مسابقه انتخواب نشده باشه،ازغصه زده باشه به سرش؟
داداش: حرفا می زنیا ننه ! درسته که این بچه جهارده پونزده سال بیشتر نداره ، اما بخدا عقلش به اندازه یه مرد کامله
...
موبایل
یه موبایل خریدم به تازگی
خیلی بهتر از گوشیه قبلی
تو پروفایل می خونم چیزای جالبی
نوشته مفصل از امکانات جانبی
دوربین عکاسی ، تنظیم قاب ، شارژر قلمی
یک سال و پنج ماه گارانتی
انواع بازی ، ماشین حساب ، هندز فیری
قابلیت پخش ام پی تیری
کاش
تو امکاناتش یک دست هم داشت
که در شبها
با نوازش می شد رها
اشکم از چاه زیر بالشت
بیشتر باهاش ور می رم و یهو پس می فهمم
دفعه اول یه آیکونو تو منو ،ندیده چشمم
یه دکمه داره مخصوص بادشدن یک دست
که می تونه نازت کنه موقع رنج و ترس
گوشیو می زارم رو بالشتم هیجان زده ام
یکهو یاد چیزی می افتم
سرویسش چند هزار تومن هس کم کم
هیچ نمی دونم
من که دیگه پولی ندارم
موبایل پارت دوم
mobile II
All the skies, they are obviously blue.
But all the lies, that we are living through;
They seem like clouds without a certain form,
They lead our paths, they lead us to a storm.
Watching the people crawling all around;
The world is gleeful,
But we don't understand.
We see the shooting stars getting close and close
Still, we won't stand.
In the Skies I still see your face,
And in my cries I still feel your embrace;
In my dreams you still live by me,
With all the things you made me to see...
تاریکی
می رقصی واسم تو اتاقم ، شادم ولی خوابم می یاد
می فهمی دارم می کنم نازت ، بازم برام دامی بزار
امشب تو رو با حالی که دارم ، خانَم به دامان دعا
می رم تو کُما جایی که شاهم ، تاجم به جا مانده کجا ؟
آسوده بمان ! همسایه ناز ، در سایه ماه
یه راه دراز
با پنج اسب که بر پنجم بستم ، تازم به پهنای بی حّد تنت
از شهر بگذشتم ، بازم یه صحرای دیگه است که روم
این زرع و چمن ، منو بی طاقت سازد و آب باید ریزم به برش
سیاهی شب ، بپوشاند بیماری من و گنه کاری زن رو
تفالهء راز ما
بداخل چاه ها
چون سایه ، تو راهرو کورمال رفتی تا در خونه بابات
پنج سنگ به دست بر پنجره ات
تق تق زنم مست تو باز
شب سر بزد بر مجتمع
کم رنگ شود برق گناه
زمین رو بستم به هوا
با هم در می ریم تنگ خفاء
تریاک و زهرم هر دوتا
فریاد بندم بر اتاق
فریاد همسایه چاق
خرناس داروغه خواب
شبا هست هنگام دعا
سراسر شب یه قمار
شبآهنگ مستِ خمار
مرا بر به کنار ماه
غذایم بده با نگات
شفایم میِ تا پگاه
خوابمون می ره تو پیچای راه
یادمون می ره، زوری داره شاه
شاممون می ده بوتیمار چاق
آسمون می شه میلیونها چراغ
میلیونها نگاه ، میلیونها صدا
با گیسوان باد
می ریم تا کنار پستونهای گاو، چون مهمونهای ناخوانده
می مکیم شیر محو غنای ساز ، فازه
می چریم سیر زرع ستاره ها ، تازه
می خزیم بی رحم، تپه هایمان را حفظ
این شبیست بی غم، من بسان شاهزاده
چشمات چه ناز بازه
نگات یه زار داره
اوضاع بد راسته کار احوال هر آس و پاسه
هوای باز تازه
اشعار صاف ساده
حسهای ناب داره
طبیعت شاه کاره
بصیرت شاه راهه
این اگه راست باشه ، کتاب و ساز خواجه ، باز باشه ، فاش سازه که
واستاده صاف ، ماه به ما ، خوانه داستانش
آسمان شام ، خانه ساخت واسه عاشقانش
شاخسار کاج ، طاق کاخهای جاودانه
آوای ما ، فاز راههای باستانه
باز با یه جام ، تار ... به کار آید چهارگاهش
بالهای باز را ، به ما داد سیاه گالش
می رقصی واسم تو اتاقم
راهی باریک به تاریکی بباف
Koochneshin’s tracks
published on
published on
published on
published on
published on
published on
published on
published on
published on
published on